سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  تعداد کل بازدید : 198489

  بازدید امروز : 5

  بازدید دیروز : 66

هیئت حضرت علی اکبر(ع)

 
مردم سه گونه اند : دانشمند و دانشجو و بی سر و پایان بیهوده . [امام صادق علیه السلام]
 
نویسنده: حسین قیامتیون ::: شنبه 86/2/8::: ساعت 12:12 صبح

اتّحاد ملی، رمز بقاء و عزت                    

وحدت و همگرایی، از جمله ویژگی‌های طبیعی گروه و جامعه، محسوب می‌شود. در داخل هر گروه و یا جامعه‌ای با وجود تفاوت‌ها و تمایزاتی که مابین افراد آن وجود دارد، مجموعه‌ای از مشترکات نیز وجود دارد که موجب نزدیکی آن‌ها به هم و یکی شدن آن‌ها می‌شود. در عین این که هر کس، حد و مرزی متفاوت از حد و مرز دیگری دارد، همه در یک مرز با یکدیگر شریک هستند و در عین این که هر کس از حدود خود دفاع می‌کند و جلوی تعدّی دیگران را به آن می‌گیرد، همه خود را در حفاظت از «مرز مشترک» مسؤول می‌بینند. عمده آسیب‌هایی که به مشترکات هر جامعه‌ای وارد می‌شود، ناشی از توجه افراطی به حدود شخصی و مقدّم داشتن منافع اختصاصی بر منافع عمومی است. آن‌هایی که حفظ و تأمین منافع شخصی را وجه همت خود قرار داده‌اند، از این نکته غافلند که با بی‌توجهی به مرزهای مشترک و منافع جمع، حدود و منافع خصوصی آن‌ها در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. این افراد که به تأمین سود خود می‌اندیشند، باید بدانند که فقط در چهارچوب مصالح و منافع مشترک اعضای جامعه یا گروهی که در آن قرار دارند، می‌توانند به هدف خود برسند.           
از همپاشی امّت‌ها نیز از آن‌جا شروع شد که اختلاف‌ها پدید آمد و هر کس در پی تأمین منافع خود برآمد و از منافع و مصالح کل، غافل شد و به تعدّی به حقوق دیگران و حقوق اجتماع پرداخت. به صراحت قرآن کریم در سوره‌ی بقره آیه‌ی 213، در گذشته، مردم در قالب امتی واحد زندگی می‌کردند و عقل جمعی و فطرت الهی آن‌ها، ایشان را به سعادت رهنمون می‌ساخت. اما با بروز اختلاف در میان آن‌ها که ریشه در همان خودخواهی‌ها و بی‌عدالتی‌ها داشت، خداوند، پیامبران را فرستاد تا ریشه‌های اختلاف را بخشکانند و وحدت‌بخش جامعه باشند. پیامبران نیز در ادای این رسالت، از باورها، ارزش‌ها، امتیازها و تعلقات مشترک جامعه استفاده کردند و با کم‌رنگ کردن تعصبات قومی و عشیره‌ای و وابستگی‌های شخصی، زمینه‌ی هم‌گرایی هر چه بیشتر جامعه را فراهم کردند. با نگاهی به تاریخ انبیاء الهی، به وضوح این نکته نمایان می‌شود که تنها با ظهور و حرکت آن‌ها بوده که وابستگی‌ها و انحصارطلبی‌ها به نحو چشمگیری از میان جامعه رخت بر بسته و مردم، صرف‌نظر از جایگاه اجتماعی و صنفی خود و با موقعیت‌های اقتصادی متفاوت، زن و مرد در گروه‌های سنی مختلف، حول محوری واحد گرد آمده‌اند و همه سر یک سفره نشسته‌اند و در یک صف ایستاده‌اند.

سالی که در روزهای آغازین آن بسر می‌بریم، از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به تأسّی از رسالتی که خداوند بر دوش انبیا‍ء الهی گذاشته، تمامی آحاد ملت، به وحدت و پرهیز از اختلاف فراخوانده شده‌اند و عنوان سال، در بُعد داخلی آن «اتحاد ملی» و از حیث بُعد خارجی در بین ملل مسلمان، «انسجام اسلامی» نام گرفته است. از جمله مهمترین عناصر «اتحاد ملی» در بین مردم ایران، می‌توان از دین، سرزمین ایران، زبان فارسی، فرهنگ ایرانی و انقلاب اسلامی نام برد. عناصری که به همه تعلق دارد و هیچ‌کس در بهره‌مندی و سهم‌گیری از آن، بر دیگری ترجیح ندارد. این‌ها ثروت‌های اصلی این مردم است که برای بدست آوردن و حفظ آن، در طول قرن‌ها تلاش‌ها و مجاهدت‌های فراوان شده و مردم این دیار، همچون گوهر‌هایی نفیس، آن را از نسلی به نسل دیگر به امانت سپرده‌اند و در هر عصر، به تناسب همّت و توانمندی‌های مردم آن عصر، از قدر و ارزش آن بهره برده‌اند و این سرمایه‌ی عظیم را به کار بسته‌اند.

دامنه‌ی دین و آیین‌های دینی، به عنوان یکی از مؤلّفه‌های اصلی اتّحاد ملی، آن‌چنان در کشور گسترده است و تا اعماق زندگی مردم نفوذ کرده که به عنوان یک وابستگی عمومی و باور همگانی، در همه جا مظاهر آن دیده می‌شود و هرکس می‌کوشد به نحوی به کار و زندگی خود، رنگ دینی دهد و به میزانی که دین در زندگی او نقش‌آفرینی می‌کند و رفتارها و تعصبات او را تحت تأثیر قرار می‌دهد، از آن دفاع کند. در بین ما ایرانی‌ها کیست که به تاسوعا و عاشورا عشق نورزد و در محبت امام حسین(ع) و عزای او اشک نریزد و بر سر و سینه نزند؟! کیست که با حلول ماه رمضان، دل به روزه‌داری ندهد، سراسر معنویت آن را قدر نداند و شب‌های احیاء آن را پاس ندارد؟! کیست که در نیمه‌ی شعبان جشن نگیرد و خوشحال و شادمان از ولادت مولود عزیز آن روز نباشد؟! کیست که حرمت محرّم و صفر را نگه ندارد؟! ما ایرانی‌ها، همه جا به نام «خدا» تبرک می‌جوییم. تکیه کلام ما «یا الله» و «یا علی» و «یا حسین» و «یا اباالفضل» و صلوات بر محمد(ص) و آل محمد(ص) است. در مراسم ازدواج، استناد به قول پیامبر اعظم(ص) می‌کنیم و می‌گوییم النکاح سنتی ... و در مراسم ترحیم، قرآن و سوره‌ی الرحمن می‌خوانیم و به دین موعظه می‌کنیم و ... .
هرچند که اکثریت قریب به اتفاق مردم این مرز و بوم، مسلمان شیعی هستند، اما ایرانی‌های مسلمانِ سنّی مذهب نیز، همین حس و حال دین‌خواهی را دارند و به اسلام، قرآن و اهل بیت، عشق می‌ورزند و حتی در اقلیت‌های دینی ایران نیز به تبع همین فضای دینداری یک احساس مشترکی با مسلمانان در علاقه به دین الهی دیده می‌شود و همه، خود را در این موضوع یکسان می‌بینند که پیرو آیینی توحیدی هستند.

سایر محور‌های مشترک برای اتحاد ملی مانند خاک و سرزمین ایران، زبان فارسی، فرهنگ ایرانی و انقلاب اسلامی نیز به لحاظ وابستگی و علاقمندی عمومی به آن، کمابیش مانند دین هستند. البته بحث ما به معنای ارزش‌گذاریِ برابر برای هر یک از مؤلّفه‌ها و محورهای مذکور نیست. چه این که برخی از آن‌ها اساساً از یک جنس نیستند و قیاس آن‌ها به یکدیگر صحیح نیست. بلکه منظور این است که این موضوعات، چیزهایی است که مردم به آن علاقه‌ی عمیق و دیرینه دارند و در حفاظت از آن، غیرت می‌ورزند. بحث از هر یک از این مؤلفه‌ها نیز به مجال‌های وسیع نیاز دارد؛ غرض این بود که این عناوین یادآوری شود و بدانیم که ملی‌گرای حقیقی، کسی است که به تمام آن‌ها توجه داشته باشد و از حلقات تشکیل‌دهنده‌ی اتحاد ملی به تمامی آن‌ها پایبند باشد. البته لازم می‌دانیم توضیح دهیم که از حلقات مذکور، «انقلاب اسلامی» به لحاظ عمر و دیرینگی و ماندگاری آن در قرون متمادی، همچون سایر حلقه‌ها نیست، اما از آن‌جا که بصورت فراگیر، قاطبه مردم در پیدایش آن نقش داشته‌اند و الآن نیز با جان و دل آن را پاس می‌دارند، عملاً به یکی از عوامل اصلی اتحاد مردم ایران زمین تبدیل شده است. وجود چنین قابلیت ارزنده‌ای در انقلاب اسلامی نیز مرهون ریشه‌داری این انقلاب در دین و تعصب آن نسبت به مصالح، عزت و استقلال این مرز و بوم است.

 


 
 
 
 

امکانات

 

مدیر وبلاگ

 

ارتباط با ما

 

خبرنامه