سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  تعداد کل بازدید : 198356

  بازدید امروز : 31

  بازدید دیروز : 38

هیئت حضرت علی اکبر(ع)

 
خداوند، بنده ای را که دهان خود را می گشاید و می گوید : «بارالها ! به من روزی بده» ؛ ولی دست از طلبِ روزی می کشد، دشمن می دارد . [.امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: حسین قیامتیون ::: پنج شنبه 86/2/20::: ساعت 6:21 عصر

قهر،خوشحالی شیطان       

مادام که دو نفر مسلمان با یکدیگر قهر هستند، شیطان خوشحال است. دوری و اختلاف، نقش مهمی در محقق شدن طرح و برنامه‌های شیطان در گمراه کردن انسان‌ها دارد و بستر لازم را برای آلوده شدن به انواع گناهان فراهم می‌کند. همین شیطان، بنا بر قول امام صادق(ع) وقتی دو نفر مسلمان با هم آشتی می‌کنند، زانوهایش به لرزه می‌افتد و بندهایش از هم باز می‌شود و فریاد می‌زند که بیچاره شدم و به هلاکت رسیدم(1).
اختلاف بین دو نفر گاهی در حد اختلاف در ایده‌ها، سلایق، پسندها و مانند این است. چنین اختلافی، طبیعی و از لوازم زندگی در دنیا است. ما همچنان که در شکل و شمایل ظاهری با هم متفاوت هستیم، در خلق و خوی و خصوصیات اخلاقی نیز با هم فرق داریم. اما اختلاف در برخی مواقع، به سر حد افراط می‌رسد و موجب دشمنی، نفرت و کینه‌توزی می‌شود. به تصریح قرآن‌کریم در سوره‌ی مائده، آیه 91، چنین وضعی در روابط اجتماعی مسلمین، مورد خواست شیطان است. او با مقدمه‌چینی‌های فراوان، کار را به جایی می‌رساند که محبت، جای خودش را به نفرت، و دوستی به دشمنی بدهد. سوءظن، غیبت، تهمت، سخن ‌چینی، تمسخر و این قبیل رفتارها، حس دشمنی را بر می‌انگیزد. دشمنی‌ها و کینه توزی‌ها نیز می‌تواند آن‌قدر بالا بگیرد که موجب خروج از دایره‌ی دین‌داری و مسلمانی شود. به قول امام باقر(ع)، وقتی شیطان، انسان را تا به این حد از تنزل می‌رساند، دستش را پشت سرش می‌گذارد و با خیال آسوده دراز می‌کشد و می‌گوید: پیروز شدم!(2) غرض این‌که، مسلّم بدانیم هرجا دشمنی و نفرت وجود دارد، در آن‌جا شیطان با تمام ایادی و حیله‌هایش، فعالانه نقش‌آفرینی می‌کنند و هرکس بکوشد تا دشمنی‌ها را به دوستی تبدیل کند، در واقع به جنگ با شیطان رفته است، جنگی که پیروزی در آن، مستلزم همت عالی، صبر و ظرفیت زیاد است.
                                           
صلح و آشتی برای جامعه‌ی اسلامی، دارای آن‌چنان خیرات و برکاتی است که امام صادق(ع) از دارایی خود مقداری را کنار گذاشته بودند تا صرف آشتی دادن کسانی بکنند که با هم اختلاف داشتند. شخصی می‌گوید من و دامادم درباره‌ی میراثی نزاع می‌کردیم که مُفَضّل (یکی از یاران امام صادق(ع)) به ما رسید و وقتی متوجه شد که نزاع و مشاجره‌ی ما بخاطر چیست، ما را به منزل خود دعوت کرد و با 400 درهم میان ما صلح برقرار ساخت  و هنگامی که پول را پرداخت، گفت:
بدانید که این از مال من نبود، ولی امام صادق(ع) به من دستور داده است که هرگاه بین دو نفر از شیعیان، اختلاف و مشاجره‌‌ای پیش آید، با پولی که از خود آن حضرت است، صلح و صفا در میان آنان ایجاد کنم(3).
 متأسفانه امروزه، کمتر کسی به فکر رفع اختلاف‌ها و کدورت‌ها بین مردم است. برخی از اختلاف دیگران نفع می‌برند و برخی نیز حال و حوصله این را ندارند که خود را درگیر چنین کارهایی کنند. گاه ممکن است طرفین دعوا مقاومت کنند و کوتاه نیایند، گاه ممکن است شخصی که واسطه‌ی آشتی شده است را تحویل نگیرند و ... چیزی که مسلّم است این است که برای این کار لازم است هزینه کنیم، از وقت، پول و یا آبروی خود. پیامبر اعظم(ص) می‌فرمایند: أفضَلُ الصدقة إصلاحُ ذات البین ـ بالاترین صدقه، اصلاح میان مردم است(4). امیرالمؤمنین علی(ع) آن‌گاه که در بستر شهادت بود، در وصیّت به فرزندشان فرمود: ...
از جدّ شما(پیامبر(ص)) شنیدم که فرمود: اصلاح بین مردم، از همه‌ی نماز و روزه‌ها برتر است(5).
 نکته‌ی مهمی که در این مسأله لازم است به آن توجه کنیم این است که «اصلاح ذات‌البین» لزوماً فقط به معنای ایجاد انس و الفت بین دو نفر نیست، بلکه اگر در جامعه‌ی اسلامی نسبت به اصلاح روابط بین گروه‌های مختلف نیز اقدام شود، آن نیز مشمول عنوان مذکور خواهد بود و قطعاً اصلاح بین دو جماعت، از اصلاح بین دو نفر مهم‌تر است و ثواب و برکات آن بیشتر خواهد بود.
از نهی جدّی و شدیدی که خداوند نسبت به قهر کردن و به هم خوردن روابط محبت‌آمیز بین افراد داشته است، فهمیده می‌شود که دوری و فاصله‌ی انسان‌ها از یکدیگر موجب دوری آن‌ها از اهداف عالیه‌ی زندگی خواهد شد و آن‌قدر این امر، نقش مخرّبی در مسیر زندگی انسان ایفا می‌کند که از قول امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: دو نفر به صورت قهر از یکدیگر جدا نمی‌شوند جز این که یکی از آن دو، سزاوار لعن خدا و رسول او قرار می‌گیرد و چه بسا که هر دو مستحق لعن خدا و رسول(ص) شوند(6).

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1)    اصول کافی، ج2، ص 345
2)    همان منبع
3)    اصول کافی، ج 2، ص 209
4)    کنزالعمال، مطلب 5483
5)    همان منبع، مطلب 5484
6)    اصول کافی، ج 2، ص 344 


 
 
 
 

امکانات

 

مدیر وبلاگ

 

ارتباط با ما

 

خبرنامه