سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  تعداد کل بازدید : 201044

  بازدید امروز : 10

  بازدید دیروز : 24

هیئت حضرت علی اکبر(ع)

 
اندیشه ات تو را به راه راست هدایت می کند . [امام علی علیه السلام]
 
نویسنده: حسین قیامتیون ::: دوشنبه 85/11/30::: ساعت 12:50 صبح

            
زینب(س)، اسوه‌ی صبر و مقاوت                                           

 

زندگی انسان در دنیا، آمیخته با مشکلات عجیبی است که اگر در مقابل آن بایستد و شکیبایی و مقاومت به خرج دهد، به یقین پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایی کند و در برابر حوادث، زانو زند، هیچ‌گاه به مقصد نخواهد رسید. منظور از«صبر» همان استقامت در برابر مشکلات و حوادث گوناگون است که نقطه‌ی مقابل آن، همان «جزع» ، بی تابی، از دست دادن مقاومت و تسلیم شدن در برابر مشکلات است.

علمای علم اخلاق، صبر را به سه دسته تقسیم می‌کنند:

1-  صبر بر اطاعت، یعنی شکیبایی در برابر مشکلاتی که در راه اطاعت از خداوند وجود دارد.

2-  صبر بر معصیت، یعنی ایستادگی در برابر انگیزه‌های نیرومند و محرّک گناه.

3-  صبر بر مصیبت، یعنی پایداری در برابر حوادث تلخ و ناگوار و عدم برخورد انفعالی و ترک جزع و فزع.

 «صبر» از مهمترین ارکان ایمان است، امیر مؤمنان علی(ع) موقعیت صبر را در برابر ایمان، همانند موقعیت سر نسبت به بدن می‌دانند. در قرآن مجید نیز کمتر موضوعی را مانند صبر، مورد تأکید قرار داده است. در حدود هفتاد آیه، از صبر سخن به میان آمده که بیش از ده مورد آن به شخص پیغمبر اسلام (ص) اختصاص دارد. قرآن برای صابران، اجر فراوانی قائل شده و کلید ورود به بهشت، صبر و استقامت شمرده شده است، آن‌جا که می‌گوید:« فرشتگان بر در بهشت به استقبال می‌آیند و به آن‌ها می‌گویند: سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان، چه نیکو است آن سرای جاویدان». 

در میان پیامبران الهی که هر یک ویژگی‌های خاصی از فضایل اخلاقی را (به صورت درخشانتر) دارا بودند، حضرت ایوب(ع) به عنوان پیامبر صبور، شناخته می‌شود. او الگوی «صبر» و مقاومت در برابر مشکلات بود، به همین دلیل در حالات او آمده است که حضرت ایوب(ع) به عنوان یک آزمون بزرگ، گرفتار مصائب عظیمی شد تا درجه شکرگزاری او آشکار گردد و به مقام قرب پروردگار، نزدیک‌تر شود. او که اموال، زراعت و گوسفندان فراوان و فرزندان برومند و لایق و متعدد داشت، در یک آزمون بزرگ، همه چیز، حتی فرزندان خویش را از دست داد و خود نیز به بیماری شدید مبتلا شد. آن حضرت چنان بیمار گشت که از شدت درد به خود می‌پیچید و بدین‌سان اسیر و در بند بستر بیماری و درد گردید، ولی هیچ یک از این امور، از شکر او نسبت به درگاه خداوند نکاست.

همچنین از صبر «حضرت یعقوب» که اسطوره‌ای در صبر و شکیبایی است، سخن به میان آمده است. او به فراق فرزند دلبندش حضرت یوسف(ع) که سخت مورد علاقه‌اش بود گرفتار شد. سالیان دراز با چشمانی اشکبار صبر کرد تا سرانجام دیده‌اش نابینا شد؛ اما هرگز سخنی بر خلاف رضای حق بر زبان نراند و پیوسته شاکر و صابر بود؛ به تعبیر خودش «‌صبر جمیل» داشت.

درباره «‌صبر جمیل» ، مفسران، تعبیرات مختلفی دارند، بعضی گفته‌اند: صبر جمیل، صبری است که نه بی تابی در آن باشد و نه شکایت، نزد مردم. بعضی گفته‌اند: صبر جمیل آن است که برای خدا باشد. پیامبر اکرم(ص) نیز در برابر این سؤال که صبر جمیل چیست؟ فرمودند: «صبری است که شکایتی در آن نباشد».

 جزع و بی تابی

«جزع» نقطه مقابل «صبر» است و آن حالت بی‌قراری و ناشکیبایی در برابر حوادث و مشکلات، به گونه‌ای که انسان در برابر حادثه زانو زند، مأیوس شود، بی تابی کند و یا از تلاش و کوشش برای رسیدن به مقصد چشم بپوشد. جزع یکی از بدترین و نکوهیده‌ترین صفات است که انسان را در دنیا و آخرت به بدبختی می‌کشاند و از رسیدن به مقامات والا باز می‌دارد و ارزش و مقام او را در جامعه کاسته، شربت زندگی را در کامش تلخ، و شهد حیات را شرنگ می‌سازد.

امیر مؤمنان علی(ع) در مذمت جزع می‌فرمایند:« از جزع و ناشکیبایی بپرهیز، زیرا امید انسان را قطع و کوشش و تلاش را ضعیف ساخته و غم و اندوه به بار می‌آورد»(1).

نمونه و اسوه‌ی کامل صبر در واقعه کربلا که الگوی هر مبارز و هر حق طلبی می‌تواند باشد، حضرت زینب(س) است زیرا اگر حضور و نقش فعال و ارزنده‌ی این بانوی بزرگوار نبود، کربلا برای همیشه در میان صفحات تاریخ، محبوس می‌ماند و این پیام رسا به گوش جهانیان نمی‌رسید.

آری! این صبر و استقامت بی نظیر زینب(س) بود که در برابر طاغوت زمان خویش یعنی یزید ایستاد و با وجود شهادت برادران و خاندانش و اسارت فرزندان و زنان اهل بیت(ع)با هیبت وارد مجلس عبیدالله شد و به او سلام نکرد. عبیدالله خواست که دلِ شکسته و مالامال از رنج و اندوه او را به درد آورد گفت: خدا را ستایش می‌کنم که شما را رسوا نمود، آنگاه بانوی کربلا با صلابت و شجاعت و شهامت ادبی خویش، چنین فرمود: «سپاس خدای را که ما را به نبوت محمد(ص) مفتخر نمود و گرامی داشت و از هر پلیدی، پاک و منزه فرمود، ای پسر مرجانه بدان که مفتضح نمی‌شود مگر فاسق؛ و دروغ نمی‌گوید مگر فاجر؛ و آن ما نیستیم، غیر از ما هستند یعنی تویی ای پسر زیاد که مرتکب این همه جنایت فجیع شدی».

آنگاه ابن زیاد گفت: دیدی خدا با شما چه کرد؟

حضرت زینب کبری(س) فرمود: «ما جز خوبی ندیدیم. بر خاندان ما شهادت مقدّر شده است که به سوی جایگاه ابدی خود بروند تا خداوند میان ما و شما حکم نماید و داد ما را از شما بستاند».(2)

 ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ

1) برگرفته از کتاب اخلاق در قرآن، ج2، آیت الله مکارم شیرازی

2) لهوف سیدبن طاووس، ص 90


 
 
 
 

امکانات

 

مدیر وبلاگ

 

ارتباط با ما

 

خبرنامه