بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 24
در جستجوی حقیقت(2)
دکتر قدیری که از سال 1351 برای تحصیل در رشته معماری به ایتالیا رفته بود، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، رایزن مطبوعاتی سفارت جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا بوده و آشنایی او با ادواردو آنیلی در همان زمان و به دنبال تماس ادواردو آنیلی با او آغاز شده است .
دکتر قدیری در مورد اولین ملاقاتش با ادواردو می گوید؛بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم-به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران -، یک روز یک شنبه در حالی که من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند .من هم گفتم اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید خدا هر در بستهای را میگشاید. من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبالاش. جوان قد بلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون این که انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم،از او پرسیدم که شما با خانواده ِآنیلی معروف نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم.حسین عبداللهی از دوستان صمیمی ادواردو می گوید: چندین بار که دوستانش می خواستند بروند خانه ادواردو - که روی تپه بود - مجبور بودند تاکسی بگیرند من پول تاکسی آنها را می دادم, ببینید چقدر تحت فشار بود ،یعنی یک آنیلی پول تاکسی نداشت.
به او تهمت زدند که تو دیوانه هستی و به زور او را در بخش روانی بیمارستانی بستری کردند که به گفته خودش همه پزشکانش یهودی صهیونیست بودند .ادواردو می گفت که آنها من را بالاخره خواهند کشت ، اینها سعی میکنند که به هر وسیله ای مرا تحت فشار قرار دهند که من دست از اسلام بکشم. در اواخر دهه 80 موضوع انتخاب جانشین برای سناتور آنیلی در شورای رهبری فیات مطرح شد و ادواردو را به دلیل اعتقادات مذهبیش نامناسب تشخیص دادند ، اما در واقع وارث اصلی او بود و باید بهانه ای برای کنار گذاشتنش پیدا می کردند. در اوا یل دهه 90 پسر عمویش "جیووانی امبرتو" را به جانشینی انتخاب کردند. ادواردو نیز مخالفتی نکرد و حتی برای وی نامه نوشت و ضمن تبریک به او توصیه کرد که بازیچه دست پول پرستان نشود. اما در سال 90 خانواده آنیلی با یک بحران مواجه شد. جیووانی در 36 سالگی، بر اثر سرطان ناشناخته ای درگذشت. شورای رهبری نیز "جان الکان" خواهر زاده وی را به جانشینی انتخاب کرد که یک یهودی صهیونیست و یهودی زاده بود. این انتخاب ادواردو را به شدت ناراحت کرد .او این بار سکوت نکرد و حتی با قدرت در مقابل خانواده اش که تصمیم داشتند نام خانوادگی جان الکان را به آنیلی تغییر دهند ایستاد و اجازه این کار را نداد. وی مصاحبه ای با روزنامه مونیفست که متعلق به حزب چپ ایتالیا و به لحاظ سیاسی مخالف پدرش بود انجام داد و بشدت انتقاد کرد. دکتر قدیری ذکر می کند که برای خانواده آنیلی خیلی سخت بود که در کشور ایتالیا که مرکز مسیحیت کاتولیک است بگویند که پسر سناتور آنیلی به اسلام رو آورده است. بنابر این ادواردو را به شدت تحت فشار قرار دادند تا از اسلام دست بردارد. محمد اسحاق عبداللهی نیز در مورد او می گوید: ادواردو خیلی شب ها بیدار می ماند و با نور شمع تا صبح قران را مطالعه میکرد. ادواردو نگران سوء قصد از سوی صهیونیستها بود و به دکتر قدیری گفته بود که آنها او را به خاطر اسلام آوردنش خواهند کشت و قتل او را به خود کشی ، حادثه غیر مترقبه یا بیماری نسبت خواهند داد ، اما تصور می کرد که تا پدرش زنده است او نیز از قتل مصون است. تحریم و تهدیدش کردند که از ارث محروم خواهد شد و حتی از ارث محرومش کردند، ولی او دست از اسلام بر نداشت و این خود به تنهایی میتواند احتمال خودکشی او را منتفی کند، چون او که برای حفظ دینش حاضر به گذشت از میلیارها دلار ثروت شده بود، چگونه ممکن بود با این اعتقاد راسخ به اسلام، دست به خودکشی بزند که در اسلام حرام است؟باشهادت ادواردو ، سهم او از ارث پدر و مادر پیرش ، تماماً به تنها خواهرش مارگریتا خواهد رسید و با توجه به اینکه خواهر او 7 فرزند از 2 شوهر دارد ، این ارث بین آنها تقسیم خواهد شد. مارگریتا خواهر ادواردو از شوهر اولش به نام آلین الکان که یهودی است ، چند فرزند و از شوهر دومش سرجه دفالن که مسیحی است نیز چند فرزند دیگر دارد ، بنابراین بخشی از سهم ارث ادواردو به چند فرزند یهودی خواهر او خواهد رسید. ضمنا مدیریت موسسه فیات و سایر موسسات خانواده آنیلی نیز به نوه بزرگ سناتو ر آنیلی یعنی جاکوب جان الکان) یهودی 23 ساله) ، فرزند بزرگ مارگریتا خواهد رسید. صهیونیستها با به شهادت رساندن ادواردو هم موجب شدند بخشی از ثروت عظیم پدر به دست یک مسلمان نیفتد و هم با توجه به وضعیت وارثین ، نیمی از سهم ادواردو نصیب فرزندان یهودی خواهرش شود .جالب اینجاست که جورجو برادر سناتور آنیلی نیز در سن 36 سالگی به مرگ مشکوکی در سال های دور کشته شده و سهم او بین بقیه تقسیم گشته بود.مارلا کاراچولو ، مادر ادواردو نیز یک پرنسس یهودی است. صهیونیست ها زنان یهودی را در سر راه زندگی مردان ثروتمند قرار می دهند تا بدینوسیله راه انتقال ثروت به جامعه یهودی را باز کنند. مرگ های مشکوکی که در این خانواده های ثروتمند رخ می دهد در جهتی است که ارث در نهایت - هر چند در مدت زمان طولانی- به یهودیان منتقل گردد. اتفاقی که با درگذشت ادواردو و عمو و پسر عموی مسیحیش رخ داد و باعث شد که ثروت و مدیریت خانواده آنیلی از دست مسلمانان و کاتولیک ها خارج شود و به دست یهودیان این خانواده بیفتد.او چند نوبت به ایران سفر کرده و با حضرت امام رحمه الله علیه، حضرت آیت الله خامنه ای و آقای هاشمی رفسنجانی دیدار نموده و به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام هم نایل آمده بود. ادواردو با اینکه به دلیل موقعیت مالی و سیاسی خانوده اش با بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی جهان ملاقات کرده بود، اما در ملاقات با حضرت امام ره به شدت شیفته سادگی ، عظمت و معنویت ایشان شده بود. این ارتباط عملاً مسیر زندگی ادواردو را عوض کرد. ایگورمن خبرنگار روزنامه لاستامپا ایتالیا می گوید: وقتی ادواردو از ملاقاتش با حضرت امام و تحت تاثیر قرار گرفتنش صحبت می کرد، من احساس کردم که امام او را سحر کرده است. برای اولین بار که به مشهد رفته بود، به او گفته بودند که چون اولین بار است که به زیارت میروی، هر آرزویی داشته باشی برآورده میشود. وقتی از او پرسیدند که از امام رضا چه خواستی،وی گفته از او خواستم که قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند. ادواردو همچنین یک ماه قبل از شهادتش قصد داشت به ایران بیاید، ولی والدین او برای ممانعت از این سفر، گذرنامه اش را پنهان کرده بودند.
او نه تنها تا آخرین لحظه زندگیش بر ایمان اسلامی خود پایدار مانده بود ، بلکه درصدد مسلمان کردن دیگران نیز برآمده بود. حتی دو روز قبل از شهادتش با دو کشیش در استان توسکانا در مورد اسلام ملاقات داشت و به همین مناسبت از دوستان مسلمان خود خواسته بود تفاسیری را که در مورد آیه "جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا" وجود دارد را در اختیار او قرار دهند .یک نفر از دوستان ایتالیایی او که از خانواده ای ثروتمند بود نیز با تلاش های ادواردو و به دنبال صحبتی که دکتر قدیری با او داشته در حضور ایشان مسلمان شیعه شده بود. در یک دست نوشته از ادواردو آمده است که: واضح است که آخرین پیامبر الهی، محمد (ص) است. برای اینکه این آخرین گفتار و قوانینی است که خداوند نازل کرده تا روز قیامت، بنابراین بعد از اسلام هیچ دین جدیدی نخواهد آمد.
سایر یادداشت ها
[ پـروفـایل | ایــمــیــل | خـــانـــه ]
لینک دوستان
فهرست موضوعی یادداشت ها
خبرنامه