بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 3
دریغ از فراموشی لاله ها
اصلا چرا باید برویم جنوب؟ مگرغیراز مشتی خاک است؛خوب این خاک این اطراف هم پیدا می شود؛حالاهی با این اتوبوسها ستون کشی می کنند طرف جنوب به اسم راهیان نورکه چی؟ بابا ول کنید این کارها رو،تاریخ این چیزها گذشته،نمی بینی که در جهان صحبت از های تکنولوژی،نانو تکنولوژی،سرعت نور و... است!
آنوقت دانشجوهای مارو درطلایی ترین وقت میبرند خاک و بیابان وآهن پاره نشانشان می دهند که چه؟ بابا جنگیدید؛دستتان درد نکند! اما اینهمه هزینه برای چی؟.......
حرفهاش که تموم شد دستی به شونه دوست دانشجویم زدم وگفتم:
احسان و نیکوکاری (14اسفند روز احسان و نیکوکاری)
به یاد بیاورید آن لحظاتی که موجب خوشحالی کسی شدهاید. بیگمان آن لحظات، از لذتبخشترین لحظات عمرتان بوده است. همین لذت است که خیلیها حاضرند برای بدست آوردن آن، از مال و امکانات خود بگذرند و به دنبال این باشند تا شرایطی فراهم شود که موجب خوشحالی دیگران شوند. «احسان» واژهایست که برای همین کار، یعنی خوشحال و شادمان کردن دیگران بکار میرود.
«اهل احسان» یا «محسنین» نیز کسانی هستند که «احسان کردن» از جمله ویژگیهای اخلاقی آنها محسوب میشود. یعنی این صفت، در آنها رسوخ کرده و در عمق وجود آنها جای گرفته است. مانند درخت کهنسالی که ریشههای آن، تا عمق زمین فرو رفته و ثابت و پابرجا در مقابل تندبادها ایستاده است.
پیامبر اکرم(ص) در مورد تأثیر احسان به دیگران میفرمایند:
بوی شمعدانی ، عطر پرواز
باغچه را پر از گل کردی وگفتی که یاس ها گل کردند برمی گردم.
شمعدانی ها را کنار حوض چیدی وگفتی برگهای زردش را بکنید نگذارید نفس سبزها را بگیرد
وبعد نگاهی کردی وگفتی:عشق بوی شمعدانی میدهد،
در مسلخ عشق
انگارچنین مقدرشده است که من مقابل توبنشینم وآن حکایت سراسر هیجان رابرای خودم تداعی وبرای توروایت کنم.
تدبیر من از ابتدا این بود اما اگر تقدیر خداوند همراهی نمیکرد، به یقین چنین چیزی ممکن نمیشد.
یادت میآید هاجر! صفا و مروه را میگویم.
سایر یادداشت ها
[ پـروفـایل | ایــمــیــل | خـــانـــه ]
لینک دوستان
فهرست موضوعی یادداشت ها
خبرنامه