بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 9
نوآوری و شکوفایی
هر ساله در آغاز سال نو رهبر معظم انقلاب اسلامی عنوانی را برای سال انتخاب می نمایند. این سنت نیکو در نامگذاری هر سال موجب می شود تا در طول سال، عنوان انتخاب شده مورد توجه ویژه همگان قرارگیرد و با الهام گرفتن از آن، رفتارهای شخصی، اجتماعی و سازمانی شکل گیرد.
اوج اقتدار حکومت عثمانی در تاریخ، سال 1453 میلادی بر شمرده میشود که سلطان محمد ثانی 24 ساله، هفتمین حاکم عثمانی قسطنطنیه، شهر افسانهای و بزرگ مسیحیان که پایتخت یونان آن روز بود را فتح کرد. صاحب کتاب «مفکروا الاسلام» در معرفی این فاتح بزرگ مینویسد:«این فتح، تصادفی و اتفاقی نبود و تنها بر اثر ضعف دولت یونان نیز نبود، بلکه محمد، تدابیر لازم را به کار برد و نیروهای علم و دانش را در این راه استخدام کرد و از منجنیقها و توپهای جدید استفاده نمود، و یک مهندس با تجربهای را به کار گماشت، او توپ خاصی را درست کرده بود که وزن گلولهی آن 300 کیلوگرم بود و بیش از دو کیلومتر بُرد داشت و ... » و در جای دیگر گفته شده محمد ثانی به علوم ریاضی آگاهی کافی داشت و آنها را با تاکتیکهای جنگی، موازنه و تطبیق میکرد.ادامه مطلب...
توکل بر خدا
یکی از رویه های معمول در جوامع بشری این است که در جایی که انسان به علت ناتوانی، امکان انجام کاری را ندارد وکیلی از جانب خود بر می گزیند که او توان انجام کار مورد نظر را داشته باشد و با اعتماد به او انجام کار را به وی واگذار می کند. در بسیاری از مواقع، به علت عدم آشنایی با مقررات، قوانین و قواعد حقوقی برای دفاع از خود، وکیلی می گیریم تا او به نیابت از ما در محاکم از حق ما دفاع کند و آن را بستاند و یا ممکن است به علت ضعف جسمی و یا مشغله فراوان، توان پیگیری امور اداری خود را داشته باشیم، اینجا نیز از طریق گرفتن وکیل می توانیم این مشکل را حل کنیم. مسلماً در این مواقع، وکیل مورد نظر، آن عجزی که موجب می شد تا خود نتوانیم به انجام کار، مبادرت ورزیم را ندارد و از آن جهت فردی توانمند است. از آنجایی که وکیل خوب، گره بسیاری از مشکلات را می گشاید و کارش می تواندموجب جلب منافع و یا دفع خسارت های فراوان برای فرد باشد باید مبالغ قابل توجهی به عنوان حق الوکاله پرداخت؛ همین موجب شده که در بازار وکالت، آدم های قلابی نیز خود را به عنوان وکیل مجرب وکارآزموده جا بزنند. البته گرفتن وکیل برای انجام کاری لزوماً به معنای موفقیت در انجام کار نیست، برخی مواقع ممکن است آن کار با موانع قانونی و یا طبیعی روبرو باشد و در عمل، آنچه ما انتظار داشتیم تحقق نیابد، اگرچه وکیل هم کار خود را به خوبی انجام داده باشد. نکته حائز توجه دیگر این است که وکیل به خودی خود، صرفنظر از خواست ما نمی تواند دارای وکالت در امور ما باشد، این ما هستیم که به او اعتبار می دهیم و هر وقت که بخواهیم می توانیم او را از ایفای این نقش ساقط کنیم . . .ادامه مطلب...
دشمن درونی
«یک ملت باید دشمن را بشناسد، نقشهی دشمن را بداند و خود را در مقابل آن مجهز کند. ما دو دشمن داریم: یک دشمن، دشمن درونی است؛ یک دشمن، دشمن بیرونی است. دشمن درونی خطرناکتر است. دشمن درونی چیست؟ دشمن درونی، خصلتهای بدی است که ممکن است ما در خودمان داشته باشیم. تنبلی، نشاط کار نداشتن، ناامیدی، خودخواهیهای افراطی، بدبین بودن به دیگران، بدبین بودن به آینده، نداشتن اعتماد به خود- نه به شخص و نه به ملت خود- اینها بیماری است. اگر این دشمنهای درونی در ما وجود داشته باشد، کار ما مشکل میشود. همیشه دشمنان بیرونی ملت ایران، سعی کردهاند این میکروبها را در درون جامعهی ایرانی رسوخ دهند: "شما نمیتوانید"، "شما قادر نیستید"، "آیندهیتان تاریک است" ، "افقتان تیره است" ، "بیچاره شُدید" ، "پدرتان درآمد". سعی این بوده است که ملت ما را ناامید، کسل، بیاعتماد به نفس، تنبل و چشم به دست بیگانه بار بیاورند، اینها دشمن درونی است. در طول سالهای قبل از بروز حرکت اسلامی در کشور ما، بلای عمدهی ملت ما اینها بود. اگر ملتی این بیماریها را داشته باشد، این ملت پیشرفتش ممکن نیست؛ اگر ملتی مردمش تنبل باشند، ناامید باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همدیگر پیوند نداشته باشند، به همدیگر بدبین باشند، از آینده ناامید باشند، چنین ملتی پیش نخواهد رفت؛ اینها مثل موریانهای که در درون پایهی بنا بیفتد، بنا را ویران میکند؛ مثل کرمی است که داخل میوه قرار بگیرد، میوه را فاسد میکند. باید با این صفات مبارزه کرد. ملت ما باید امیدوار، دارای اعتماد به نفس، خوشبین به آینده، علاقمند به پیشرفت و معتقد و مؤمن به معنویاتی باشد که او را در این راه کمک میکند. بحمدالله، امروز، ملت ما چنین اعتماد به نفس و چنین امیدی دارد؛ باید اینها را تکمیل کرد. اگر ما بتوانیم این دشمنها را در درون خود، در فرهنگ عمومی جامعهی خود از کار بیندازیم، دشمن بیرونی هم نمیتواند به ما صدمه و لطمهای برساند») بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهّر(ادامه مطلب...
نامهای به همسرم
نویسندهی کتاب «چهل نامهی کوتاه به همسرم» در چهاردهمین نامهی خود مینویسد:
« عزیز من! باور کن که هیچ چیز به قدر صدای خندهی آرام و شادمانهی تو، به قدرت کار کردن و سرسختانه و عادلانه کار کردن من نمیافزاید، هیچ چیز هم، چون افسردگی و در خود فرورفتگی تو، مرا تحلیل نمیبرد، ضعیف نمیکند و از پا نمیاندازد. ادامه مطلب...
سایر یادداشت ها
[ پـروفـایل | ایــمــیــل | خـــانـــه ]
لینک دوستان
فهرست موضوعی یادداشت ها
خبرنامه