بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 9
خاطراتی از آفتاب
به مناسبت سالگرد رحلت ملکوتی امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بسیار در مورد نهضت اسلامی و قیام 15 خرداد نوشته یا خواندهایم و شاهد جانفشانیهای نسل اول و دوم انقلاب بودهایم که چگونه به امر رهبر خویش، به جنگ با دشمن شتافتند و عاشقانه مرگ را در آغوش گرفتند و شربت شهادت را نوشیدند. اما برای نسل حاضر که زمان انقلاب و امام(ره) را درک نکردند این نیاز احساس میشود که بیشتر به شخصیت ایشان بپردازیم و از نو امام را بشناسیم که چگونه یک رهبر، در عین صلابت و استقامت در برابر دشمنان، برای مردم کشورش، رهبری دلسوز و متواضع و در محیط خانواده، فردی سرشار از عطوفت و مهربانی و رأفت بوده است؛ با بیان خاطراتی از زندگی شخصی امام(ره) از زبان نزدیکان ایشان، به عظمت روحی و معنوی آن امام راحل پی برده که چگونه در عصر حاضر میتواند الگویی بسیار مناسب و کامل برای ما باشد.
ادامه مطلب...
**( زینت پدر)**
ولادت و نامگذاری حضرت زینب(س):
رسم خانواده علی(ع) و زهرا(س) این بود که نامگذاری نوزاد خود را به بزرگ خانواده واگذار میکردند، اما وقتی این نوزاد زهرا(س)، چشم به جهان گشود، بزرگ خانواده، یعنی پیامبر(ص) در مسافرت بود، و آنان چند روزی صبر کردند تا اینکه پیامبر(ص) از مسافرت آمد و همین که مژدهی ولادت دختر فاطمه(س) را شنید در اولین فرصت به خانه فاطمه(س) رفت و درخواست کرد نوزاد را به او بدهند. فاطمه(س) نوزاد را در آغوش پدر قرار داد. رسول خدا(ص) هم پس از آنکه گونههای نوزاد را بوسید، صورت خود را به صورت او گذاشت و به خاطر علاقه زیادی که به دختر از دست رفته خود « زینب» داشت برای زنده نگهداشتن خاطره و یاد او، نام نوه خود و دختر فاطمه(س) را هم زینب گذاشت.
ادامه مطلب...
قهر،خوشحالی شیطان
مادام که دو نفر مسلمان با یکدیگر قهر هستند، شیطان خوشحال است. دوری و اختلاف، نقش مهمی در محقق شدن طرح و برنامههای شیطان در گمراه کردن انسانها دارد و بستر لازم را برای آلوده شدن به انواع گناهان فراهم میکند. همین شیطان، بنا بر قول امام صادق(ع) وقتی دو نفر مسلمان با هم آشتی میکنند، زانوهایش به لرزه میافتد و بندهایش از هم باز میشود و فریاد میزند که بیچاره شدم و به هلاکت رسیدم(1).
اختلاف بین دو نفر گاهی در حد اختلاف در ایدهها، سلایق، پسندها و مانند این است. چنین اختلافی، طبیعی و از لوازم زندگی در دنیا است. ما همچنان که در شکل و شمایل ظاهری با هم متفاوت هستیم، در خلق و خوی و خصوصیات اخلاقی نیز با هم فرق داریم. اما اختلاف در برخی مواقع، به سر حد افراط میرسد و موجب دشمنی، نفرت و کینهتوزی میشود. به تصریح قرآنکریم در سورهی مائده، آیه 91، چنین وضعی در روابط اجتماعی مسلمین، مورد خواست شیطان است. او با مقدمهچینیهای فراوان، کار را به جایی میرساند که محبت، جای خودش را به نفرت، و دوستی به دشمنی بدهد. سوءظن، غیبت، تهمت، سخن چینی، تمسخر و این قبیل رفتارها، حس دشمنی را بر میانگیزد. دشمنیها و کینه توزیها نیز میتواند آنقدر بالا بگیرد که موجب خروج از دایرهی دینداری و مسلمانی شود. به قول امام باقر(ع)، وقتی شیطان، انسان را تا به این حد از تنزل میرساند، دستش را پشت سرش میگذارد و با خیال آسوده دراز میکشد و میگوید: پیروز شدم!(2) غرض اینکه، مسلّم بدانیم هرجا دشمنی و نفرت وجود دارد، در آنجا شیطان با تمام ایادی و حیلههایش، فعالانه نقشآفرینی میکنند و هرکس بکوشد تا دشمنیها را به دوستی تبدیل کند، در واقع به جنگ با شیطان رفته است، جنگی که پیروزی در آن، مستلزم همت عالی، صبر و ظرفیت زیاد است.
ادامه مطلب...
شکی نیست که هر موفقیتی، متکی به "امید" است و هر انسانی در حرکت به سوی اهدافش، با قوّتی که امید در قلب او ایجاد کرده، قدم بر میدارد. تلازم بین "موفقیت" و "امید" آن چنان عمیق است که هیچگاه این دو را از هم جدا ندیدهایم. انسانهای موفق، همه امیدوار و انسانهای امیدوار همه موفق بودهاند. این قاعدهی حتمی نظام آفرینش است و اگر گفته شود مواردی برخلاف این بوده، مسلّم بدانیم که در آنجا موفقیت و امید و یا یکی از آن دو، حقیقی نبودهاند. والاّ موفقیت حقیقی، به پشتوانهی امید تحصیل میشود و امید حقیقی، منجر به موفقیت قطعی خواهد شد. امیدواری، خیال پردازی نیست، بلکه واقعبینی و شناسایی صحیح از قواعد حاکم به نظام آفرینش است. انسان امیدوار مطمئن است، اولاً دنیا با تمام گستردگی و تغییرات آن، در یَد قدرت خداوند است؛ ثانیاً برای وقوع هر حادثه و یا تغییری، لازم است علل و عوامل آن فراهم شود؛ ثالثاً بسیاری از این علل برای ما شناخته شده نیستند و تنها آنهایی برای ما معلوم است که یا به تجربه قطعی یافته باشیم و یا این که خداوند که خود خالق نظام آفرینش است، به ما شناسانده باشد.
ادامه مطلب...
اتّحاد ملی، رمز بقاء و عزت
وحدت و همگرایی، از جمله ویژگیهای طبیعی گروه و جامعه، محسوب میشود. در داخل هر گروه و یا جامعهای با وجود تفاوتها و تمایزاتی که مابین افراد آن وجود دارد، مجموعهای از مشترکات نیز وجود دارد که موجب نزدیکی آنها به هم و یکی شدن آنها میشود. در عین این که هر کس، حد و مرزی متفاوت از حد و مرز دیگری دارد، همه در یک مرز با یکدیگر شریک هستند و در عین این که هر کس از حدود خود دفاع میکند و جلوی تعدّی دیگران را به آن میگیرد، همه خود را در حفاظت از «مرز مشترک» مسؤول میبینند. عمده آسیبهایی که به مشترکات هر جامعهای وارد میشود، ناشی از توجه افراطی به حدود شخصی و مقدّم داشتن منافع اختصاصی بر منافع عمومی است. آنهایی که حفظ و تأمین منافع شخصی را وجه همت خود قرار دادهاند، از این نکته غافلند که با بیتوجهی به مرزهای مشترک و منافع جمع، حدود و منافع خصوصی آنها در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. این افراد که به تأمین سود خود میاندیشند، باید بدانند که فقط در چهارچوب مصالح و منافع مشترک اعضای جامعه یا گروهی که در آن قرار دارند، میتوانند به هدف خود برسند. ادامه مطلب...
سایر یادداشت ها
[ پـروفـایل | ایــمــیــل | خـــانـــه ]
لینک دوستان
فهرست موضوعی یادداشت ها
خبرنامه